سال 518 پیش از میلاد داریوش فرمان به ساخت کوشک شاهانه‌ای در سرزمین فارس داد تا ایرانیان اولین بنایی را برپا سازند که بتواند هزاران سال نمادی از صلح و برابری و وحدت جهانی باشد. بناهای باشکوه و شگفت انگیز تخت جمشید بر صخره بزرگی در کوه مهر در دشت مرودشت ساخته شد.

به گزارش مهر، ایرانیان در قرن ششم پیش از میلاد در زمان پادشاهی کورش و در دوران حکومت داریوش موفق به تشکیل یک دولت جهانی شدند که از رود دانوب در اروپا تا دریای آرال در آسیای مرکزی و از اقیانوس هند و رود سند تا حبشه و لیبی گسترش داشت. در واقع آنان بر نیمی از دنیای آن روز فرمان می راندند و آن را اداره می کردند.

در سال 518 پیش از میلاد داریوش فرمان به ساخت کوشک شاهانه‌ای در سرزمین فارس داد.

در این زمان تعداد زیادی از با تجربه ترین مهندسان، معماران و هنرمندان از چهار گوشه عالم فرا خوانده شدند تا با مشارکت و هم اندیشی، اولین بنایی را برپا سازند که بتواند هزاران سال نمادی از صلح و برابری و وحدت جهانی باشد و سرانجام بناهای باشکوه و شگفت انگیز تخت جمشید بر صخره بزرگی در کوه مهر، در دشت مرودشت ساخته شد.

تخت جمشید


ساخت تخت جمشید در دوران حکومت داریوش، پسرش خشایارشاه و پسرزاده‌اش اردشیر یکم ادامه داشت و هر یک از آنان بخش هایی را به مجموعه افزودند. اما در واقع ساخت و ساز تخت جمشید تا 188 سال، یعنی پایان حکومت هخامنشیان در 330 پیش از میلاد ادامه داشت و هیچگاه به پایان نرسید. از آن دوران کاخ نیمه تمامی در تخت جمشید وجود دارد که مشخص است فرصت نکرده اند به پایان برسانند.

تخت جمشید مملو از شگفتی و فرهنگ درخشان مردمانی است که حتی ویرانه های آن امروز پس از گذشت 2500 سال مورد تحسین هر بیننده ایرانی و غیر ایرانی قرار می گیرد. به راستی راز این جاودانگی در چیست؟

1.  تا کنون بیش از 30 هزار گل نبشته از کاوش های تخت جمشید به دست آمده که از نظر ابعاد و متن کوچک هستند اما به لحاظ محتوا از با ارزش ترین اسناد دوران هخامنشی به شمار می روند. بر اساس این گل نبشته ها که اکنون بیشترشان در آمریکا نگهداری می شوند مشخص شده که در این دوران، به کارگران دستمزد پرداخت می شد، حقوق زن و مرد برابر بود، زنان می توانستند کار کنند و یا کار نیمه وقت داشته باشند، زنان از حق ارث برابر برخورداربودند، مادران از حقوق زایمان و کودکان از حمایت های اجتماعی بهره مند می شدند.

این تامین اجتماعی که به قول خانم پروفسور کخ حتی امروزه در کشوری مانند آلمان هم به صورت کامل انجام نمی شود، برای 500 سال پیش از میلاد به معجزه شبیه است. بی شک گل نبشته های اداری، سندی قطعی و بی چون و چرا از نظام اداری و اجتماعی دوران هخامنشان هستند.

تخت جمشید


2.  آپادانا یا تالار ستون دار کاخی است که بیش از ده هزار متر مربع وسعت دارد و در زمان باستان دارای 72 ستون بوده است. این کاخ به دلیل ارتفاع حدود 20 متری ستون ها و فاصله غیر معمول آنها از یکدیگر، جز شاهکارهای هنر معماری دوران باستان است که دیگر نظیرش ساخته نشد. وزن هریک از ستون ها 90 تن بوده و بر فراز آنها سر ستون های گاو دو سر و یا شیر دو سر که هر کدام بیش از 1.5 تن وزن داشت قرار می گرفت.

3.  آپادانا دارای دو جفت پلکان دو طرفه در سمت شمال و شرق است که طول هر یک از دیواره های آن 81 متر است. روی این دیواره های سنگی، صفی از سربازان، بزرگان کشوری و 23 قوم هدیه آور از ایران بزرگ را حک کرده اند. در مرکز این پلکان ها نقشی از پادشاه قرار داشته که در یک دست عصایی به نشانه پادشاهی دارد و در دست دیگر گل نیلوفری را به نشانه صلح و دوستی و دانش تقدیم هدیه آوران می کند.

4.  در تخت جمشید بیش از سه هزار نقش برجسته و تندیس وجود دارد که بی شک بسیاری از آنها الهام گرفته از هنر میان رودان و آشور است اما بر خلاف آنها حتی یک مورد یافت نمی شود که به صحنه جنگ، صف اسیران، از بین بردن دشمنان و یا قدرت نمایی پادشاه پرداخته شده باشد بلکه همواره به اتحاد و دوستی اقوام اشاره دارند.

5.  یکی از شگفت انگیز ترین بخش های تخت جمشید که معمولا هیچوقت دیده نمی شود، آبراهه های زیر زمینی آن است که بیش از دو کیلومتر طول دارند. هخامنشیان در برخی از قسمت ها صخره را تا نه متر تراش داده و پائین رفته اند و در بخش هایی نیز با افزودن سنگ های غول پیکر توانسته اند به شیب مورد نظر دست یابند. آنان با روش های خاص و مهندسی خود تدابیری اندیشیده بودند که آب بدون گل و لای از کانال خارج شود.

6.  تمام تندیس ها و نقوش حجاری شده در تخت جمشید مزین به رنگ های متنوع بوده است. برای نمونه می توان به نقش داریوش در کاخ تچر اشاره کرد. تاج داریوش از طلا، ریش وی از سنگ لاجورد، دستبند و گوشواره ها از سنگ های قیمتی بودند ولی امروز فقط سوراخ های محل نصب این زیورآلات بر نقش باقی مانده اند اما هنوز در حاشیه لباس وی می توان آثار نقوش بسیار ریزی را یافت که با رنگ های زیبا برجسته می شده اند.

تخت جمشید


7.  از دیگر شگفتی های بنای تخت جمشید می توان به معادن سنگ آن اشاره کرد. مهندسان و معدنکاران می توانستند با ابزارهای ساده خود سنگ هایی حتی به وزن 250 تن را از معدن استخراج و سالم به پائین کوه منتقل و پس از ایجاد طرح اولیه آن را به تخت جمشید انتقال دهند.

8. به نظر می رسد بزرگی و یا کوچکی سنگ برای سنگ تراشان ماهر هخامنشی تفاوتی نداشته است. آنان عطردان و گلدان هایی تراشیده اند که قطر دهانه آنها بسیار کمتر از قطر داخلی بدنه است و گویای آن است که می توانستند سنگ را به صورت دورانی به گردش درآورده و با ابزار های خاص داخل آنرا تراش دهند.

9. برای برهم نهادن پایه ستون، قلمه ستون، گل ستون، سر ستون و یا جرزهای درگاه ها هیچ نوع ملاتی به کار نمی بردند و تنها با روش خاصی دو سطح تحتانی و فوقانی سنگ را پاک تراش می کردند. این روش باعث می شد تا ستون و درگاه ها در مقابل نیروی زلزله پایدار بمانند.

10. بر اساس متون تاریخی و کتیبه های موجود، در پیرامون تخت جمشید شهری به نام پارسه وجود داشته که هزاران نفر در آن زندگی می کردند. امروز نشانه های کمی از شهر پارسه بر سطح دشت باقی مانده است ولی کاوش گران به دنبال آن هستند تا این شهر را از زیر خاک های کشاورزی بیرون آورند.

11. به نظر می رسد که انتخاب کوه مهر یا رحمت برای ساخت بنای تخت جمشید، به دلیل تقدس آن بوده است. از جمله نشانه های تقدس می توان به تدفین های بسیار متنوع از ادوار گوناگون در دامنه این کوه اشاره کرد که به شکل گورهای مخروطی لاشه سنگی، گورهای حفر شده در سنگ های مکعبی و یا حفره های محل نگهداری استخوان خود نمایی می کنند.

12. امروز هیچ اثری از سقف چوبی کاخ های تخت جمشید بر جای نمانده است اما خوشبختانه باستان شناسان و پژوهشگران به درستی دریافتند که نقش حجاری شده بر سینه آرامگاه های پادشاهان هخامنشی، در واقع همان نقش کاخ داریوش است و بدین ترتیب موفق شدند بر اساس آن، سقف بخشی از کاخ ملکه را که امروز به موزه تخت جمشید تبدیل شده بازسازی کنند.

13. بی شک از همان آغاز برپا کردن تخت جمشید، یکی از دغدغه های مهم معماران، حفاظت مجموعه در مقابل عوامل طبیعی و به ویژه بارش باران بوده است. ناودان های آجری و قیر اندود، تنبوشه ای، پرشی، کانال های روباز و چاه سنگی از جمله تدابیری هستند که مجموعه را از گزند سیلاب ها محفوظ می کردند.

تخت جمشید


14. روش های مرمت و نگهداری از بناهای تخت جمشید در دوران باستان، به نوبه خود بسیار شگفت انگیز است. از آنجا که هیچگاه ساخت و ساز تخت جمشید به پایان نرسید می توان نتیجه گرفت که همواره بناها و نقوش آن می توانستند در اثر کوچک ترین ضربه ای دچار آسیب شوند ولی معماران با پیش بینی های بسیار ماهرانه خود از این احتمالات جلو گیری و در صورت نیاز با ابتکارات خاصی به ترمیم قطعه سنگ آسیب دیده پرداخته اند.

15. از دیگر شگفتی های تخت جمشید می توان به اهمیت پیام رسانی آن برای آیندگان اشاره کرد. داریوش فرمان داد تا چهار لوح زرین را به همراه چهار لوح سیمین و تعدادی سکه در زیر پی چهار گوشه آپادانا قرار دهند تا بدین شکل بتواند پیامش را شاید در 2500 سال بعد به گوش ما و آیندگان برساند. همچنین وی در بخشی از چهار کتیبه حک شده بر دیوار جنوبی تخت جمشید چنین می گوید: این سرزمین را اهورامزدا از دشمن، از سال بد، از دروغ بپایاد. بدین سرزمین دشمن، بدسالی، دروغ میاد. این را من از اهورامزدا با ایزدان خاندان شاهی به نماز خواستارم.

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: تخت جمشیدپایتخت پادشاهانگنج هاآثار باستانیعجایب تخت جمشید

تاريخ : 4 / 7 / 1395 | | نویسنده : کوروش |


سفالینه‌هاى هخامنشى بعضى برحسب اتفاق و تصادف و برخى طى کاوش‌هاى علمى در قلمرو این سلسله از میدان‌ها و مکان‌هاى معروف مشخصى مثل تخت‌جمشید، شوش، همدان، یا سرزمین‌هاى هخامنشى که امروزه خارج از مرزهاى سیاسى فعلى است، یافت شده‌اند. سفال‌ها داراى نقوش و خطوط خلاصهٔ رنگین بوده یا به‌صورت تجسم حیوان و انسان در ترکیب ظرف در آمده‌اند. سفال را با خمیره زرد، قرمز، قهوه‌اى سوخته، خاکستری، سیاه و در اندامى ساده یا اندکى متکلف مى‌ساخته‌اند و در ترکیب آنها اغلب شن و ماسه وجود دارد.

 

بخشى از ظروف سفالین این دوره با خمیره‌اى از کائولن یا خمیر شیشه ساخته شده و داراى اشکال زیبایى به‌صورت تُنگ‌هاى دهانه باریک، قمقمه، عطردان یا بخوردان هستند. ابداع ظروف ته مخروطی، ویژه تخت‌جمشید بود. لعاب قرمز رنگ (صورتى یا آجری)، لعاب متداول دوره هخامنشى است. پس از آن لعابى ساخته‌اند که از مس و کبالت نتیجه شده و رنگ ظروف را به سبز کمرنگ متمایل به آبى و کبود تغییر داده است.

 

در کاوش‌هاى تخت‌جمشید تعدادى سفالینه به‌صورت گلابدان قرمز رنگ، قمقمه سفالین با رنگ‌آمیزى سفید و زرد کمرنگ، قمقمه سفالین به‌شکل حیوان و نیز سفالینهٔ کوچک دهانه گشادى به‌صورت لیوان کشف شده است. سفالینه‌هاى لعابدار و بدون لعاب و نیز ظروف سنگى فراوان نیز در این میدان تاریخى و اطراف آن یافت شده که برخى از آنها در موزه ایران باستان موجود هستند.


آجرهاى مزین و آغشته به لعاب رنگین در این دوره از شاهکارهاى لعابکارى محسوب مى‌شوند. در این شیوه سطوح سفال و کاشى را با کنده‌کارى و منبت‌ به‌صورت نقوش هندسی، گیاهى و انسانى متقاطع در مى‌آوردند و در فواصل کنده‌کارى‌ها و شیارها اندود لعاب را به آن مى‌افزودند. بیشتر آجرهاى رنگین نقشدار لعابى در شوش و تخت‌جمشید که شاهکار هنر کاشى‌کارى هفت رنگ است با همین روش تولید شده‌اند.

 

کاشى‌هاى رنگین و لعابدار شوش مربوط به کاخ ”هدش“ است که اغلب تصاویر فردى و جمعى اشخاص و حیوانات و هیولاها و نقش گل و بوته‌هاى شبیه به تخت‌‌جمشید در آن به‌چشم مى‌خورده است. در سنگ‌فرش حیاط غربى تعدادى کاشى که مشتمل بر قسمتى از نقوش یک شیر بالدار و شاخدار است پیدا شده و قطعات زیادى مشابه آن در تالار غربى به‌د‌ست آمده است. تکه‌هایى از نقوش گاو بالدار و بخش‌هایى از یک بدنهٔ کاشى‌کارى مشتمل بر یک ردیف سربازان جاویدان در همان منطقه یافت شده است. قطعات متعدد دیگرى از بدنه‌هاى کاشى‌کارى شامل نقوش سربازان جاویدان نزدیک دروازه شرقى منطقه کاخ‌ها به‌دست آمده و صفوف دیگرى از سربازان زیر شالودۀ دروازه متعلق به کاخ اردشیر دوم کشف شده که مربوط به دوره سلطنت داریوش اول است. در برخى موارد نقوش هندسى و گل و بوته زینت‌بخش بالاى بدنه‌هاى کاشى‌کارى بوده است.

 

سفال‌گرى دورۀ هخامنشى چندان هماهنگ با سایر رشته‌هاى هنرى مانند سنگ‌تراشی، معمارى ... . پیشرفت نکرده و حتى دچار رکود و انحطاط نیز شده است. آجرهایى که در بناهاى دوران هخامنشى به‌کار رفته یا لعابدار است یا بدون لعاب. آجرهاى بدون لعاب بیشتر در شوش به‌کار رفته و در ابتدا روى حیواناتى چون گاومیش بالدار، شیر شاخدار و بالدار، یا حیوانات افسانه‌اى و اسطوره‌اى دیگر نقش‌ شده بود. این آجرها را با گل‌رس قالب نزده‌اند، بلکه گل را با ماسه مخلوط کرده در قالب‌ها قرار داده و پس از خشک شدن به کوره برده‌اند. آجرهاى لعابدار را پس از حرارت مختصرى که در کوره به آن مى‌دادند، با لعاب آبى‌رنگ روى آن نقش کرده و مجدداً به کوره مى‌بردند. پس از حرارت دادن از کوره بیرون آورده و پس از رنگ زدن بخش‌هاى رنگ نخورده دوباره به کوره مى‌بردند. این قطعه‌ها به رنگ آبی، سفید، زرد یا سبز بود و نقوش آنها مجموعه‌اى از نقش‌هاى نباتات، حیوانات، حیوانات اسطوره‌اى یا سربازان و گارد شاهنشاه بود. نقوش روى آجر بیشتر در شوش به‌کار رفته است.

 

در تخت‌جمشید هیچ‌یک از رنگ‌هاى اصلى آجرهاى لعابدار محفوظ نمانده است. علت کمبود ظروف سفالى در دوران هخامنشى در عدم شناسایى و کشف آن در ساختمان‌ها و مکان‌هاى زیست مردم عادی، روستائیان، سربازان و خدمتکاران این بوده است که ابزار و لوازم زندگى مجلل مانند جام‌هاى برنز، نقره و طلا در دسترس نداشتند و از نظر معیشت و زندگى اقتصادى با طبقه حاکم و دربار فاصله داشتند. هنر دوران هخامنشی، هنرى شاهانه بود. علاقه به ظروف طلا و نقره و سنگ‌هاى حجارى شده و لاجورد و سایر مواد و مصالح قیمتى باعث شده بود که توجه به سفال و ظروف سفالین کم شود. بنابراین دوره هخامنشى دوره ترقى و تکامل ظروف گرانبهاى زرین و سیمین و جواهرات و نیز تکوین آثار معمارى باشکوهى است که در تخت‌جمشید، شوش، همدان، پاسارگاد و مناطق خارج از مرزهاى سیاسى فعلى باقى مانده است. ظروف و اشیاى سفالى براى مردم عادى تولید مى‌شده که متأسفانه از نظر ظرافت و زیبایى و کاربرد قابل مقایسه با سفالینه‌هاى ماقبل هخامنشى نیست. سفالینه‌هاى به‌دست آمده از قلمرو شاهنشاهى عبارت از قمقمه‌هاى سفالى با لعاب خیلى کمرنگ شیرى و سفید، و کوزه‌هاى دسته‌دار یا بى‌دسته خاکسترى و غالباً ساده و بدون نقش هستند.

خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415


برچسب‌ها: سفالگری های دوره هخامنشیآثار با ارزشمیراث با ارزشتخت جمشید

تاريخ : 25 / 6 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 1251 صفحه بعد

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب تریلر فیلم
  • وب ساح
  • وب احسان
  • وب باشگاه خبرنگاران